...

یه تیکه از نگفته ها و گفته ها

...

یه تیکه از نگفته ها و گفته ها

این همه...بهر چه است؟

 هی قلم و کاغذ رو دستم میگیرم که بنویسم ولی...

       مثلا همین الان کلی نوشتم یهو همه رو خط زدم.نه به این خاطر که قبولشون نداشته باشم یا نظرم عوض شده باشه...چون نمیدونستم اصا برا چی باید بنویسم.که چی بشه؟؟؟؟

  یه مدته جواب این سوال تو زندگیم یه سکوت ممتده.فقط دارم میرم چون کار خاص دیگه ای نیست که انجام بدم.پس رفتن رو ترجیح میدم.شاید تو راه یه جواب به جای این سکوت پیدا کردم.


الان دارم یه آهنگ تلخ لذتبخش بیکلام گوش میکنم.بعضی وقتا موسیقی خیلی خوب میتونه خودشو کنار سکوت بگنجونه.و یه دنیا حرف باشه.احساسایی رو که برای بیان کردن و توصیفش شاید کلی کاغذ باید سیاه کرد رو خیلی روون بیان میکنه.خیلی دوس دارم یاد بگیرم...شاید اگه فرصتش پیش بیاد.


نظرات 1 + ارسال نظر
هومن جمعه 11 دی‌ماه سال 1388 ساعت 23:21 http://scholasticism.blogfa.com/

بحث با آدم هایی که می فهمم چی می گن خیلی لذت بخشه مثل صادق هدایت.....
اینجا هیچ کس دنبال اثبات نیست....
اینجا همه دنبال حقیقت می گردن..مثل کاری که من می کنم

:)

سلام.قبول دارم که بحث با آدمایی که آدم بفهمتشون و بفهمن آدمو کیف میده اما در مورد حقیقت....اصلا حقیقتی هست یا نه نمیدونم.حقیقت حقیقته همین.شااااید!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد